یوسفعلی عطاری؛ حسین شکرکن؛ مسعود رستمی
چکیده
در این پژوهش شباهت زوجهای عادی از لحاظ ارزشها (نظری، هنری، مذهبی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) و نگرشهای فرزندپروری (وابستگی شدید، بیاعتنایی و سلطهگری)، نگرش به آموزش و پرورش و نگرش خانوادهگرایی با زوجهای متقاضی طلاق شهر اهواز مورد مقایسه قرار گرفت. در این تحقیق متغیرهای شباهت ...
بیشتر
در این پژوهش شباهت زوجهای عادی از لحاظ ارزشها (نظری، هنری، مذهبی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) و نگرشهای فرزندپروری (وابستگی شدید، بیاعتنایی و سلطهگری)، نگرش به آموزش و پرورش و نگرش خانوادهگرایی با زوجهای متقاضی طلاق شهر اهواز مورد مقایسه قرار گرفت. در این تحقیق متغیرهای شباهت ارزشها و نگرشها به عنوان متغیرهای وابسته و متغیر خانوادههای عادی و متقاضی طلاق به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد. فرضیههای پژوهش عبارتند از: 1. شباهت زوجهای عادی در ارزشهای ششگانه بیش از شباهت زوجهای متقاضی طلاق است. 2. شباهت زوجهای عادی در نگرش به آموزش و پرورش، نگرش خانوادهگرایی و نگرشهای فرزندپروری شامل سه نگرش بیاعتنایی، سلطهگری، و وابستگی شدید بیش از شباهت زوجهای متقاضی طلاق است. نمونه تحقیق شامل 100 زوج بود. 50 زوج شامل زوجهایی بودند که به صورت تصادفی از میان زوجهای متقاضی طلاق که به مرکز مشاوره مراجعه نموده بودند انتخاب شدند و 50 زوج مربوط به زوجهای عادی بود که از خانوادههای وابسته به زوجهای متقاضی طلاق انتخاب گردیدند. بررسی فرضیههای تحقیق، از مقیاس ارزشهای آلپورت، ورنون و لیندزی، مقیاس نگرشهای فرزندپروری، مقیاس نگرش خانوادهگرایی و مقیاس نگرش به آموزش و پرورش استفاده به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان دادند که شباهت زوجهای عادی در ارزشهای هنری و اقتصادی و مقیاس بیاعتنایی نگرش فرزندپروری، همچنین در نگرش خانوادهگرایی و نگرش به آموزش و پرورش بیش از شباهت زوجهای متقاضی طلاق است. در سایر موارد تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد. سطح معنیداری در این تحقیق 05/0 در نظر گرفته شده است.